وجود مامان و باباوجود مامان و بابا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان

روز مامانا مبارک!

نازنینم! امروز یکشنبه 31 فروردین 93 است؛ روز زن و روز مادر. قربونت برم که هرچه بیشتر و به خودت بیشتر و بیشتر زمان می گذره منم بیشتر و خیلی بیشتر عاشقت می شم. قبلا نوشته بودم به خاطر دست بابا، حدود 2 ماهی هست که خوشبختانه مهد نرفتی و خونه نشین شدی. و تو این مدت روزی چند بار به اداره یا به گوشیم زنگ می زنی (دکمه تکرار تلفن خونه رو یاد گرفتی) و بدون مقدمه بهم می گی: بیا دیگه، زود بیا دیگه و خلاصه بعد چند کلمه صحبت کردن یه سفارش خرید خوراکی خوشششمزه می دی و می گی: خدافظ، گوشی رو قطع کنم؟ و تا مامان نگه قطع کن، قطع نمی کنی! امروز حوالی ظهر بود بهم زنگ زدی و گفتی: دوست دارم، مامان روزت مبارک. می خوام برات گل بگیرم. اینقدر این جمله ها برا...
31 فروردين 1393

سروش روز

روز هفدهم از هر ماه در ایران باستان ، سروش نام داشته است و مراسم دینی و جشن‌های ویژه‌ای در روزهای هفدهم هر ماه برگزار می‌شده است که امروزه به فراموشی گراییده، اما سروش روز به ویژه در ماه فروردین از اعتبار ویژه‌ای در مراسم دینی برخوردار بوده که با شست‌وشو و به معبد رفتن و نیایش کردن همراه بوده است. این روز را روز باژ ، یعنی روز زمزمه - به معنی دعا و نیایش - نیز می‌گفته‌اند.                                       ...
18 فروردين 1393

سفرنامه نوروز 93

سلام نفس مامان! عیدت مبارک! قربونت بره مامان، از اولین روز عید که روز پنج شنبه بود عازم خونه حاجی بابا و عزیز جون شدیم و روز چهاردهم فروردین برگشتیم! خدا رو شکر تعطیلات خوبی بود، بیشتر استراحت کردیم هم من، هم بابا محسن و هم شما! اوایل اسفند واسه بابا محسن حادثه ای پیش اومد و دستش شکست و مجبور شد جراحی کنه. هنوز هم تو دستش پلاتینه و دستش که اتفاقا دست راستش هم هست بی حرکت مونده و بنده خدا درد داره.  به خاطر همین مامان اسفند 92 خیلی بهش سخت گذشت و تحت فشار بود. دست تنهایی و استرس عمل و مساله نگهداری شما و بعدش هم که همه خبردار شدن مهمون داری و بیا و برو و اداره رفتن و خونه تکونی شب عید و خریدهای انجام نشده و خلاصه هزا...
17 فروردين 1393
1